شرح حال جالب استاد
 
TNT IS BEST
بن بست ...
 
 

از بدو تولد موفق بودم و گرنه پام به اين دنيا نمي رسيد.از همون اول با ضربه دكتر چنان گريه اي سر دادم كه فهميد جواب "هاي"، "هوي" است.هيچ وقت نگذاشتم چيزي شكستم بدهد.پي در پي شير ميخوردم و به درد دل توجه نميكردم.اين بود كه وقتي رفتم مدرسه از بقيه بلند قدتر بودم و بقيه ازم حساب ميبردن.هيچ وقت درس نخواندم و هر وقت نوبتم ميشد برم پاي تخته،زنگ ميخورد.هر صفحه اي از كتاب رو كه باز ميكردم جواب سوالي بود كه معلم مي پرسيد.اين بود كه در دبيرستان،معلمم كه منو نابغه تصور ميكر منو فرستاد المپياد رياضي.تو المپياد مدال طلا بردم!آخه ورقه ام گم شده بود و يكي از ورقه ها بي اسم بود،منم گفتم اسمم رو يادم رفته بنويسم! بدون كنكور وارد دانشگاه شدم.هنوز يك ترم نگذشته بود كه در راهرو دانشگاه يك عينك پيدا كردم اومدم بشكنمش كه خانمي سراسيمه خودش رو به من رسوند و از اينكه عينكش رو پيدا كردم حسابي تشكر كرد و گفت نيازي به صاف كردنش نيست.اين بود كه هر وقت چيزي از زمين برميداشتم فورا جلوم سبز ميشد و از اينكه گمشده اش رو پيدا ميكردم حسابي تشكر ميكرد.بعدا تو دانشگاه پيچيد : دختر رييس دانشگاه،عاشق ناجي اش شده.تازه فهميدم اون دختر كيه و منظور از ناجي كيه.روز معلم براي يكي از استادام گل برده بودم يكي از بچه ها گل رو از پنچره شوت كرد بيرون.منم سرك كشيدم ببينم افتاده كجا.يهو ديدم افتاده تو بغل اون دختره! و اين شد ماجراي خواستگاري ما و الان هم استاد شمام! كسي سوالي نداره ؟!

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 4 فروردين 1390برچسب:, :: 15:24 :: توسط : Ramin TNT

درباره وبلاگ
سلام من رامينم.به وبلاگ من خوش آمدید،اميدوارم از مطالب لذت ببريد.نظر يادتون نره! در ضمن اگر مشكلي ديديد به 09363731899 پيامك بدهيد. لطفا به آدرس جديد مراجعه كنيد www.TNT1.Blogfa.com
نويسندگان


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 63
بازدید کل : 49764
تعداد مطالب : 55
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1